دلنوشته های یه عاشق
به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم ازمطالب لذت ببرید برای شادی روح شهدا صلوات..

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دلنوشته های من و آدرس ebrahim4369.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






جیمی نت جیمی نت

آمار مطالب

کل مطالب : 44
کل نظرات : 92

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 8
باردید دیروز : 4
بازدید هفته : 52
بازدید ماه : 751
بازدید سال : 1798
بازدید کلی : 29945
شهدا

ای شهیدان ما بعد از شما چه کردیم؟

هیچ, شما را فراموش کردیم ,لباس های خاکی تان را در میدان های مین ولابه لای سیم خار دارها رها کردیم.

خاطرات شما را با سربندهایتان از یاد بردیم ,رمز حمله را فراموش کردیم.

عهدمان را با ولی شکستیم , دعای عهدرافراموش کردیم.

زمان ندبه و سمات را گم کردیم, وشفع و وتر وصبح مان قضا شد...

دفاع مقدس 123

تعداد بازدید از این مطلب: 1097
برچسب‌ها: دلنوشته های من , شهدا ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


سهمیه جانبازی

 

به خاطر جدا نماندن از رفقا,بالاخره خودش را راضی کرد که برای اولین بار از سهمیه جانبازیش استفاده کند.

مدیر کل بنیاد ذیل درخواست کتبی اش را اینگونه نوشت:

((اختصاص یک قبر از سهمیه جانبازان در مجاورت قطعه شهدا به نامبرده بلامانع است))

داستانهای کوتاه وآموزنده

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 968
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


قوطی کمپوت

 

برادر رزمنده سلام . من یک دانش آموز دبستانی هستم .خانم معلم گفته بود که برای کمک به رزمندگان حق علیه باطل نفری یک کمپوت هدیه بفرستیم.

بامادرم رفتم ازمغازه بغالی کمپوت بخرم.قیمت آنها خیلی گران بود. حتی کمپوت گلابی که قیمتش 25تومان بودو ازهمه ارزانتر بودرا نمی توانستم بخرم .

آخرپول ما به اندازه سیرکردن شکم خودمان هم نیست.در راه برگشت کنار خیابان این قوطی کمپوت خالی راپیداکردم وبادقت شستم.

حالا یک خواهش ازشما برادر رزمنده دارم. هر وقت تشنه شدید با این قوطی آب بخورید تا من هم خوشحال شوم وفکر کنم که توانستم به جبهه ها کمک کنم.

بچه ها توی سنگر برای خوردن آب توی این قوطی نوبت می گرفتند,آب خوردنی که همراهش ریختن چندقطره اشک بود...

خاطرات شهدای دفاع مقدس

تعداد بازدید از این مطلب: 1126
برچسب‌ها: قوطی کمپوت , اشک , شهدا ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود